سمانه نورانی آزاد؛ مرضیه اسحاقی گرجی
چکیده
در این مقاله ضمن معرفی معیار کشش تغییرات حدسی تلاش میشود که با بهرهگیری از دادههای فصلی صنعت چاپ ایران طی سالهای 1393- 1375 در سطح کد دورقمی ISIC مرکز آمار ایران نسبت به سنجش و اندازهگیری پویای قدرت بازاری در این صنعت اقدام شود. بنابراین با استفاده از اطلاعات بخش تقاضا، عرضه و فرایند بهینهسازی رفتار تولید کننده، تابع سنجش پویای ...
بیشتر
در این مقاله ضمن معرفی معیار کشش تغییرات حدسی تلاش میشود که با بهرهگیری از دادههای فصلی صنعت چاپ ایران طی سالهای 1393- 1375 در سطح کد دورقمی ISIC مرکز آمار ایران نسبت به سنجش و اندازهگیری پویای قدرت بازاری در این صنعت اقدام شود. بنابراین با استفاده از اطلاعات بخش تقاضا، عرضه و فرایند بهینهسازی رفتار تولید کننده، تابع سنجش پویای کشش تغییرات حدسی استخراج شده است. در واقع، این تحقیق با استفاده از معیار کشش تغییرات حدسی، میزان قدرت بازاری در وضعیت ایستا با تکنیک حداقل مربعات دو مرحلهای (2SLS) و در حالت پویا با مدل تصحیح خطای بردای(VECM) مورد ارزیابی و مقایسه قرار میدهد. نتایج محاسبه الگوی ایستای کشش تغییرات حدسی بیانگر آن است که این شاخص از نظر آماری ناچیز اما معنیدار بوده و فرضیه وجود رفتار رقابتی در این صنعت تایید میشود. علاوه بر این نتایج حاصل از تخمین مدل پویا دلالت برآن دارد که در کوتاهمدت هرچند بنگاهها در وضعیت رقابتی فعالیت میکنند اما در بلندمدت درجهای از همکاری و تبانی بین بنگاهها ایجاد شده که این امر منجر به قدرت بازاری بنگاهها و ساختار غیررقابتی انحصار چندجانبه در این زیر بخش صنعتی شده است.
سمانه نورانی آزاد؛ مرضیه اسحقی گرجی؛ سمیه شاطری
چکیده
هدف اصلی این مقاله، ارزیابی ساختار بازار حاکم بربخش صنعت موادغذایی و آشامیدنی با استفاده از رویکرد غیرساختاری پانزار- راس و شاخصهای غیرپارامتریک هرفیندال و نسبت تمرکز چهار بنگاه برتر است. بدینمنظور از دادههای 22 صنعت فعال کد چهاررقمی ISIC در تولید مواد غذایی و آشامیدنی ایران در سالهای 1386- 1374 استفاده شده است. همچنین در این ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، ارزیابی ساختار بازار حاکم بربخش صنعت موادغذایی و آشامیدنی با استفاده از رویکرد غیرساختاری پانزار- راس و شاخصهای غیرپارامتریک هرفیندال و نسبت تمرکز چهار بنگاه برتر است. بدینمنظور از دادههای 22 صنعت فعال کد چهاررقمی ISIC در تولید مواد غذایی و آشامیدنی ایران در سالهای 1386- 1374 استفاده شده است. همچنین در این تحقیق، با توجه به دادههای پنل، معادلات درآمد و بازدهی در رویکرد پانزار-راس به روش حداقل مربعات معمولی با اثرات ثابت (LSDV) برآورد شده است. نتایج پژوهش با استفاده از رویکرد پانزار- راس دلالت برآن دارد که بازار صنعت موادغذایی و آشامیدنی ایران رقابتی و دور از انحصار است. علاوه بر این، نتایج شاخصهای هرفیندال - هیرشمن و نسبت تمرکز چهار بنگاه برتر مؤید آن است که تمرکز در صنعت مواد غذایی و آشامیدنی طی سالهای مذکور کاهشیافته و بیش از نیمی از صنایع فعال در این صنعت در فضای رقابتی فعالیت میکنند. رقابتیترین صنایع در صنعت مواد غذایی و آشامیدنی عبارتاند از صنعت «کشتار دام و طیور» کد (1515) و صنعت «نانوایی» کد (1545)، در حالی که متمرکزترین صنایع فعال در آن، صنعت «تولید مالتا و ماءالشعیر» کد (1553) و صنعت «چایسازی» کد (1547) میباشند.